اعلامیه جهانی حقوق بشر
این متن درباره اعلامیه جهانی حقوق بشر است. درباره اصطلاح حقوق بشر حتماً شنیده اید. اما این به چه معناست و حقوق بشر برای چه کسی اعتبار دارد؟ اساساً حقوق بشر مربوط به مواردی است که شما به دلیل انسان بودن از آن برخوردار هستید. بنابراین حقوق برای همه افراد اعتبار دارد. مثلاَ شما حق دارید به بخش های مراقبت های صحی ودرمانی و تحصیلات دسترسی داشته باشید. شما حق دارید غذا بخورید تا سیر شوید. شما حق دارید که کشوری را برای زندگی نمودن و شهروند بودن داشته باشید.
حقوق بشر به عنوان یک عصیان و واکنش در برابر خشونت های جدی و گسترده و شرایط نامناسب، به وجود آمده است.
حقوق بشر بر این نظر استوار است که همه مردم دارای حقوق همگانی می باشند، بدون در نظرداشت جنسیت، گرایش های جنسی، فرهنگ، تعلقات قومی یا دیگر چیز های که می تواند یک فرد را از دیگران متمایز بسازد.
اعلامیه جهانی حقوق بشر و پیشینه حقوق بشر
این نظر که همه مردم دارای حقوق می باشند به اندازۀ ادیان مختلف جهان، قدامت دارد. این که دقیقاَ این حقوق کدامها اند موضوعیست که در جریان سده ها توسط انسان های از فرهنگ ها و مذهب مختلف در چهار گوشۀ جهان، مورد بحث قرار گرفته است.
اما برای اولین باردراواسط قرن بیستم بود که حمایت از حقوق بشر به یک موضوع جهانی تبدیل شد. در آن زمان، جنگ بزرگی بین کشور ها در سراسر جهان در جریان بود. این جنگ از سال ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ ادامه داشت و به جنگ جهانی دوم معروف است. جنگ جهانی دوم یکی از مرگبارترین جنگ های تاریخ است. ۶۰ ـ ۵۰ میلیون نفر جان خود را از دست دادند. در طول جنگ، نازی ها در آلمان در قدرت بودند. به باور نازی ها انسان ها دارای ارزش یکسان نبودند.
نازی ها شش میلیون یهودی را در طول جنگ مورد آزار و اذیت قرار داده، به بردگی کشانده و به قتل رساندند. نسل کشی یهودیان هولوکاست نامیده می شود. اما نازی ها فقط به یهودیان حمله نکردند. برای مثال، روماها(کوچی ها)، همجنس گرایان، افراد معلول و افرادی که دیدگاه های متفاوتی داشتند نیز قربانی نازی ها شدند. در پایان جنگ، بسیاری از شهرهای اروپا و آسیا تخریب شده بودند. افرادی که از جنگ جان سالم به در برده بودند در حال فرار بودند و فاقد مسکن و غذا بودند. بسیاری از کشور ها می خواستند اطمینان حاصل کنند آنچه که اتفاق افتاده بود، نباید دوباره اتفاق نیفتد. آنها با هم تصمیم گرفتند که مؤسسه ملل متحد، FN را ایجاد کنند.
مؤسسه ملل متحد درسال ۱۹۴۵ تشکیل شد. در آن زمان ۵۱ کشور عضو بودند. آنها مؤسسه ملل متحد را برای جلوگیری از جنگ در آینده ایجاد کردند. وهمچنان برای حفاظت از حقوق همه انسان ها نیز. بعد از ایجاد مؤسسه ملل متحد آنها از جمله برای ایجاد صلح و کمک به افرادی که در شرایط اضطرار قرار داشته اند، کار کرده اند. در کشور های در آنجا جنگ جریان دارد، مؤسسه ملل متحد از جمله با اقدامات برای حفظ صلح، با رسانیدن غذا، آب و خدمات صحی، کمک می کند. امروز ۱۹۳ کشور عضو مؤسسه ملل متحد هستند.
اعلامیه جهانی حقوق بشر مؤسسۀ ملل متحد
یکی از اولین ماموریت های مؤسسه ملل متحد توافق برسرحقوق همه انسانها بود که هیچکسی نباید آن حقوق را نادیده بشمارد و یا آن را از دیگران بگیرید. مؤسسه ملل متحد درسال ۱۹۴۸ اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر را ارائه نمود. این اولین سند بین المللی بود که آزادی ها و حقوق همه انسانها را به وضوح توصیف کرد.
بخش عمده ای از آنچه در اعلامیه حقوق بشر اعلام شده این است که اتفاقات وحشتناکی که در طول جنگ جهانی دوم رخ داد نباید دوباره اتفاق بیفتد. در آنجا از جمله نوشته شده است که:
مادهٔ اول
تمام افراد بشر آزاد بدنیا میایند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند. همه دارای عقل و وجدان میباشند و باید نسبت بیکدیگر با روح برادری رفتار کنند.
مادهٔ دوم
هر کس میتواند بدون هیچگونه تمایز مخصوصا از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقیدهٔ سیاسی یا هر عقیده دیگر و همچنین ملیت، وضع اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر موقعیت دیگر، از تمام حقوق و کلیهٔ آزادیهائیکه در اعلامیه ذکر حاضر شده است، بهرهمند گردد.
بعلاوه هیچ تبعیضی بعمل نخواهد آمد که مبتنی بر وضع سیاسی، اداری و قضائی یا بینالمللی کشور یا سرزمینی باشد که شخص بآن تعلق دارد، خواه این کشور مستقل، تحت قیومیت یا غیر خود مختار بوده یا حاکمیت آن به شکلی محدود شده باشد.
مادهٔ سوم
هر کس حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد.
مادهٔ چهارم
احدی را نمیتوان در بردگی نگاهداشت و داد و ستد بردگان بهر شکلی که باشد ممنوع است.
مادهٔ پنجم
احدی را نمیتوان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه و یا بر خلاف انسانیت و شئون بشری یا موهن باشد.
مادهٔ ششم
هر کس حق دارد که شخصیت حقوقی او در همهجا به عنوان یک انسان در مقابل قانون شناخته شود.
مادهٔ هفتم
همه در برابر قانون مساوی هستند و حق دارند بدون تبعیض و بالسویه از حمایت قانون برخوردار شوند. همه حق دارند در مقابل هر تبعیضی که ناقض اعلامیه حاضر باشد و بر علیه هر تحریکی که برای چنین تبعیضی بعمل آید بطور تساوی از حمایت قانون بهرهمند شوند.
مادهٔ هشتم
در برابر اعمالی که حقوق اساسی فرد را مورد تجاوز قرار بدهد و آن حقوق بوسیله قانون اساسی یا قانون دیگری برای او شناختهشده باشد، هر کس حق رجوع مؤثر بمحاکم ملیِ صالحه دارد.
مادهٔ نهم
احدی نمیتواند خودسرانه توقیف ‐ حبس یا تبعید بشود.
مادهٔ دهم
هر کس با مساوات کامل حق دارد که دعوایش بوسیله دادگاه مستقل و بیطرفی، منصفانه و علناً رسیدگی شود و چنین دادگاهی درباره حقوق و الزامات او یا هر اتهام جزائی که باو توجه پیدا کرده باشد اتخاذ تصمیم بنماید.
مادهٔ یازدهم
(۱) هر کس که به بزهکاری متهم شده باشد بیگناه محسوب خواهد شد تا وقتیکه در جریان یک دعوای عمومی که در آن کلیه تضمینهای لازم برای دفاع او تأمین شده باشد تقصیر او قانوناً محرز گردد.
(۲) هیچکس برای انجام یا عدم انجام عملی که در موقع ارتکاب، آن عمل به موجب حقوق ملی یا بینالمللی جرم شناخته نمیشده است محکوم نخواهد شد. بهمین طریق هیچ مجازاتی شدیدتر از آنچه که در موقع ارتکاب جرم بدان تعلق میگرفت درباره احدی اعمال نخواهد شد.
مادهٔ دوازدهم
احدی در زندگی خصوصی، امور خانوادگی، اقامتگاه یا مکاتبات خود، نباید مورد مداخلههای خودسرانه واقع شود و شرافت و اسم و رسمش نباید مورد حمله قرار گیرد. هر کس حق دارد که در مقابل اینگونه مداخلات و حملات مورد حمایت قانون قرار گیرد.
مادهٔ سیزدهم
(۱) هر کس حق دارد که در داخل هر کشوری آزادانه عبور و مرور کند و محل اقامت خود را انتخاب نماید.
(۲) هر کس حق دارد هر کشوری و از جمله کشور خود را ترک کند یا به کشور خود باز گردد.
مادهٔ چهاردهم
(۱) هر کس حق دارد در برابر تعقیب شکنجه و آزار پناهگاهی جستجو کند و در کشورهای دیگر پناه اختیار کند.
(۲) در موردی که تعقیب واقعاً مبتنی بجرم عمومی و غیرسیاسی یا رفتارهائی مخالف با اصول و مقاصد ملل متحد باشد، نمیتوان از این حق استفاده نمود.
مادهٔ پانزدهم
(۱) هر کس حق دارد که دارای تابعیت باشد.
(۲) احدی را نمیتوان خودسرانه از تابعیت خود یا از حق تغییر تابعیت محروم کرد.
مادهٔ شانزدهم
(۱) هر زن و مرد بالغی حق دارند بدون هیچگونه محدودیت از نظر نژاد، ملیت، تابعیت یا مذهب با همدیگر زناشوئی کنند و تشکیل خانواده دهند. در تمام مدت زناشوئی و هنگام انحلال آن، زن و شوهر در کلیه امور مربوط بازدواج، دارای حقوق مساوی میباشند.
(۲) ازدواج باید با رضایت کامل و آزادانهٔ زن و مرد واقع شود.
(۳) خانواده رکن طبیعی و اساسی اجتماع است و حق دارد از حمایت جامعه و دولت بهرهمند شود.
مادهٔ هفدهم
(۱) هر شخص منفردا یا بطور اجتماعی حق مالکیت دارد.
(۲) احدی را نمیتوان خودسرانه از حق مالکیت محروم نمود.
مادهٔ هیجدهم
هر کس حق دارد که از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهرهمند شود. این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و همچنین متضمن آزادی اظهار عقیده و ایمان میباشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است. هر کس میتواند از این حقوق منفرداً یا مجتمعاً بطور خصوصی یا بطور عمومی برخوردار باشد.
مادهٔ نوزدهم
هر کس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آنست که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن به تمام وسائل ممکن و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد.
مادهٔ بیستم
(۱) هر کس حق دارد آزادانه مجامع و جمعیتهای مسالمتآمیز تشکیل دهد.
(۲) هیچکس را نمی توان مجبور به شرکت در اجتماعی کرد.
مادهٔ بیست و یکم
(۱) هر کس حق دارد در اداره امور عمومی کشور خود، خواه مستقیما و خواه با وساطت نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشند شرکت جوید.
(۲) هر کس حق دارد با تساوی شرایط، بمشاغل عمومی کشور خود نائل آید.
(۳) اساس و منشأ قدرت حکومت، ارادهٔ مردم است، این اراده باید بوسیله انتخاباتی ابراز گردد که از روی صداقت و بطور ادواری صورت پذیرد. انتخابات باید عمومی و با رعایت مساوات باشد و با رأی مخفی یا طریقهای نظیر آن انجام گیرد که آزادی رأی را تأمین نماید.
مادهٔ بیست و دوم
هر کس بعنوان عضو اجتماع حق امنیت اجتماعی دارد و مجاز است بوسیله مساعی ملی و همکاری بینالمللی حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خود را که لازمهٔ مقام و نمود آزادانه شخصیت او است با رعایت تشکیلات و منابع هر کشور بدست آورد.
مادهٔ بیست و سوم
(۱) هر کس حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه انتخاب نماید، شرایط منصفانه و رضایت بخشی برای کار خواستار باشد و در مقابل بیکاری مورد حمایت قرار گیرد.
(۲) همه حق دارند که بدون هیچ تبعیضی، در مقابل کار مساوی، اجرت مساوی دریافت دارند.
(۳) هر کس که کار میکند بمزد منصفانه و رضایت بخشی ذیحق میشود که زندگی او و خانوادهاش را موافق شئون انسانی تأمین کند و آنرا در صورت لزوم با هر نوع وسائل دیگر حمایت اجتماعی تکمیل نماید.
(۴) هر کس حق دارد که برای دفاع از منافع خود با دیگران اتحادیه تشکیل دهد و در اتحادیهها نیز شرکت کند.
مادهٔ بیست و چهارم
هر کس حق استراحت و فراغت و تفریح دارد و به خصوص به محدودیت معقول ساعات کار و مرخصیهای ادواری با اخذ حقوق ذیحق میباشد.
مادهٔ بیست و پنجم
(۱) هر کس حق دارد که سطح زندگانی و سلامتی و رفاه خود و خانوادهاش را از حیث خوراک و مسکن و مراقبتهای طبی و خدمات لازم اجتماعی تأمین کند و همچنین حق دارد که در مواقع بیکاری، بیماری، نقص اعضاء، بیوگی، پیری یا در تمام موارد دیگری که به علل خارج از اردهٔ انسان وسائل امرار معاش از دست رفته باشد از شرایط آبرومندانه زندگی برخوردار شود.
(۲) مادران و کودکان حق دارند که از کمک و مراقبت مخصوصی بهرهمند شوند. کودکان چه بر اثر ازدواج و چه بدون ازدواج بدنیا آمده باشند، حق دارند که همه از یکنوع حمایت اجتماعی برخوردار شوند.
مادهٔ بیست و ششم
(۱) هر کس حق دارد که از آموزش و پرورش بهرهمند شود. آموزش و پرورش لااقل تا حدودی که مربوط بتعلیمات ابتدائی و اساسی است باید مجانی باشد. آموزش ابتدائی اجباری است. آموزش حرفهای باید با شرایط تساوی کامل بروی همه باز باشد تا همه بنا باستعداد خود بتوانند از آن بهرهمند گردند.
(۲) آموزش و پرورش باید طوری هدایت شود که شخصیت انسانی هر کس را بحد اکمل رشد آن برساند و احترام حقوق و آزادیهای بشر را تقویت کند. آموزش و پرورش باید حسن تفاهم، گذشت و احترام عقاید مخالف و دوستی بین تمام ملل و جمعیتهای نژادی یا مذهبی و همچنین توسعه فعالیتهای ملل متحد را در راه حفظ صلح تسهیل نماید.
(۳) پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود نسبت بدیگران اولویت دارند.
مادهٔ بیست و هفتم
(۱) هر کس حق دارد آزادانه در زندگی فرهنگی اجتماعی شرکت کند، از فنون و هنرها متمتع گردد و در پیشرفت علمی و فوائد آن سهیم باشد.
(۲) هر کس حق دارد از حمایت منافع معنوی و مادی آثار علمی، فرهنگی یا هنری خود برخوردار شود.
مادهٔ بیست و هشتم
هر کس حق دارد برقراری نظمی را بخواهد که از لحاظ اجتماعی و بینالمللی حقوق و آزادیهائی را که در این اعلامیه ذکر گردیده است تأمین کند و آنها را بمورد عمل بگذارد.
مادهٔ بیست و نهم
(۱) هر کس در مقابل آن جامعهای وظیفه دارد که رشد آزاد و کامل شخصیت او را میسر سازد.
(۲) هر کس در اجرای حقوق و استفاده از آزادیهای خود فقط تابع محدودیت هاییست که بوسیلهٔ قانون منحصراً به منظور تأمین شناسائی و مراعات حقوق و آزادیهای دیگران و برای رعایت مقتضیات صحیح اخلاقی و نظم عمومی و رفاه همگانی در شرایط یک جامعه دموکراتیک وضع گردیده است.
(۳) این حقوق و آزادیها در هیچ موردی نمیتواند بر خلاف مقاصد و اصول ملل متحد اجرا گردد.
مادهٔ سیام
هیچیک از مقررات اعلامیه حاضر نباید طوری تفسیر شود که متضمن حقی برای دولتی یا جمعیتی یا فردی باشد که بموجب آن بتوانند هر یک از حقوق و آزادیهای مندرج در این اعلامیه را از بین ببرند و یا در آن راه فعالیتی بنماید.
سرچينه: سازمان ملل
عالی50%
خیلی خوب0%
خوب0%
نسبتا خوب0%
دوست ندارم50%
عالی50%
خیلی خوب0%
خوب0%
نسبتا خوب0%
دوست ندارم50%
معرفی کتاب آتئیسم برای نوآموزان
پویا آزاداندیش
براساس علم، خدا وجود ندارد
پویا آزاداندیش
آزاداندیشی چیست؟
Dexter Morgen
اسلام چگونه پدید آمد؟
عبدالرئوف محمد؛ از وزارت طالبان تا تهدیدی برای امنیت غرب
پویا آزاداندیش
نانسی دوپری مادربزرگ افغانستان
پویا آزاداندیش
چرا بعضی افراد در معرض مرگ شاد هستند؟
How I was raised in an Islamic community
خداناباوری جرات یا اشتباه؟
سفری هیجان انگیز از ایمان تا ناباوری
پویا آزاداندیش
تلاوت یا مطالعه قرآن؟
Dexter Morgen
Does Islam Preach Jihad?
Dexter Morgen
چرا انسانها دم ندارند؟
پویا آزاداندیش
ابزارهای سنگی باستانی کشفشده در برزیل، کار دست انسانها نیستند
پویا آزاداندیش
چرا نخستیسانان مغزهای بزرگی دگرگشت دادند؟
پویا آزاداندیش
دگرگشت چیست؟
پویا آزاداندیش
کروموزوم چیست؟
پویا آزاداندیش
DNA چیست؟
پویا آزاداندیش
کدام سیاره به زمین نزدیکتر است؟
پویا آزاداندیش
ساعت ساز نابینا
پویا آزاداندیش
صد سال تحولات سیاسی افغانستان
پویا آزاداندیش
پایلې شتون نلري
بیا تنظیمولله تاسې څخه په صمیمانه توګه مننه کوو چې غواړئ په مالي مرستې سره د اېکس مسلم غیر انتفاعي سازمان په فعالیتونو کې مرسته وکړئ.
اېکس مسلم، یوه غیرانتفاعی اداره ده چې زموږ د ګران هېواد د اسلامي خرافاتو څخه د آزادۍ په هدف د خپلو هغو هېوادوالو په منځ کې فعالیت کوي چې په ټوله نړۍ کې ژوند کوي. موږ باور لرو چې اسلام یو تاوتریخوالی رامنځته کوونکی، ترهګري زېږونکی، او د ښځو پر وړاندې تبعیض کوونکی دین دی. موږ هڅه کوو چې دا پیغام نړۍ ته ورسوو او له هغو مسلمانانو سره مرسته وکړو چې د بشري حقونو ارزښت ته ژمن دي، تر څو په خپلواکه او معقوله توګه خپل باورونه وڅېړي.
آزادي د انسان توانایي ده چې د خپل ژوند مسیر وټاکي. د انتخاب آزادي، د فکر آزادي، د بیان آزادي، د حرکت آزادي، د راټولېدو آزادي، د اعتراض آزادي، له شکنجې څخه آزادي، او له تبعیض څخه آزادي، دا ټول د آزادۍ مختلف اړخونه دي. آزادي د انساني ژوند لپاره ضروري شرط دی. انسان بې له آزادۍ نه شي کولی چې خپل پیاوړتیا او وده ترلاسه کړي. آزادي انسان ته اجازه ورکوي چې خپلې وړتیاوې او استعدادونه وده ورکړي، خپلو موخو پسې لاړ شي او په ټولنه کې ګډون وکړي.