markPostAsRead(8663);
کتاب پیش درآمدی بر خودشیفتگی (On Narcissism: An Introduction) یکی از مقالات بنیادین زیگموند فروید در عرصه روانکاوی و روانشناسی شخصیت است که در سال ۱۹۱۴ منتشر شد. این مقاله، نقطه عطفی در اندیشههای فروید درباره خودشیفتگی، ساختار روانی انسان، و چگونگی شکلگیری شخصیت انسانی به شمار میرود. فروید در این اثر تلاش میکند تا پدیده پیچیده خودشیفتگی را به عنوان عنصری مهم و تأثیرگذار در روان انسان مورد بررسی قرار دهد. او از این طریق پایهای را برای تحلیلهای عمیقتر و جامعتر درباره روابط انسانی و سیر تحول روانی فرد فراهم میآورد.
فروید در پیش درآمدی بر خودشیفتگی، خودشیفتگی را به عنوان حالتی تعریف میکند که در آن فرد تمرکز و علاقه خود را به جای دیگران، به خود معطوف میکند. او این پدیده را نه تنها در سطح فردی، بلکه در سطح اجتماعی و در تأثیرات فرهنگی نیز قابل مشاهده میداند. از دیدگاه فروید، خودشیفتگی یکی از مراحل اساسی در رشد روانی است و افراد در نخستین سالهای زندگی خود به صورت طبیعی به آن دچار میشوند. به بیان دیگر، فروید معتقد است که هر انسان در دوران نوزادی به صورت غریزی دچار خودشیفتگی است و تمامی احساسات و تمایلاتش را در خود متمرکز میکند.
فروید در ادامه به بررسی نظریات جدید درباره خودشیفتگی میپردازد. او میان خودشیفتگی اولیه و خودشیفتگی ثانویه تفاوت قائل میشود. در خودشیفتگی اولیه، فرد بدون توجه به جهان بیرونی، خود را مرکز تمام احساسات و عواطف میبیند. این مرحله به نظر فروید، مرحلهای طبیعی و ضروری برای رشد فرد است. اما در خودشیفتگی ثانویه، فرد پس از تجربه ناکامیها و ناملایمات زندگی به سمت خودشیفتگی بازمیگردد؛ به گونهای که انرژی روانیاش را از موضوعات بیرونی به سمت خود معطوف میکند. این نظریه، برای تحلیل رفتارهای روانی پیچیده و درک عمیقتری از انگیزههای انسانی به کار میرود.
یکی از جنبههای کلیدی بحث فروید در این اثر، ارتباط بین خودشیفتگی و عزت نفس است. فروید معتقد است که عزت نفس یکی از اجزای ذاتی خودشیفتگی است و میزان سلامت روانی فرد تا حد زیادی به میزان و نوع خودشیفتگی او بستگی دارد. به عبارت دیگر، عزت نفس محصول خودشیفتگی اولیه است که در ادامه زندگی با عوامل محیطی و تجربیات فرد دستخوش تغییر میشود. فروید بر این باور است که خودشیفتگی در حد متعادل میتواند به ایجاد عزت نفس سالم و قوی منجر شود، اما اگر این خودشیفتگی به شکل افراطی بروز کند، میتواند مشکلاتی چون خودبینی و خودمحوری ایجاد کند که در تعاملات اجتماعی فرد اختلال ایجاد میکند.
پیش درآمدی بر خودشیفتگی یکی از بخشهای کلیدی نظریههای فروید درباره ساختار روان انسان است. او در این مقاله، خودشیفتگی را به عنوان یکی از سه مؤلفه اصلی روانی معرفی میکند که در کنار نهاد (Id)، من (Ego) و فرامن (Superego) قرار میگیرد. فروید در این اثر تلاش دارد نشان دهد که چگونه این مؤلفهها در تعامل با یکدیگر قرار میگیرند و به رشد روانی و اجتماعی فرد کمک میکنند. این نظریه، برای تحلیل حالات روانی و اختلالات روانی که ناشی از عدم تعادل بین این مؤلفههاست، به کار میرود و فروید از این طریق تلاش میکند تا راهکاری برای درک بهتر رفتارهای انسانی ارائه دهد.
فروید در این مقاله، خودشیفتگی را به عنوان عنصری کلیدی در روابط انسانی نیز مورد توجه قرار میدهد. او بر این باور است که خودشیفتگی میتواند به صورت پنهانی در پس بسیاری از روابط فردی و اجتماعی حضور داشته باشد و این حضور پنهانی گاه به شکل نیاز به تأیید و تحسین از جانب دیگران بروز میکند. فروید معتقد است که افراد در تلاش برای کسب توجه و محبت دیگران، بخشی از انرژی روانی خود را به این روابط اختصاص میدهند. با این حال، اگر میزان خودشیفتگی در فرد از حد تعادل خارج شود، میتواند منجر به ناهماهنگی و تنش در روابطش شود.
در سالهای پس از انتشار این مقاله، نظریات فروید درباره خودشیفتگی، به ویژه در روانشناسی و رواندرمانی، کاربردهای گستردهای یافت. به عنوان نمونه، بسیاری از رواندرمانگران از نظریات فروید برای تحلیل بیماران با اختلالات شخصیتی و روابط مشکلدار استفاده میکنند. یکی از مثالهای برجسته، اختلال شخصیت خودشیفته است که در آن فرد به شدت نیازمند تأیید دیگران است و روابطش بر مبنای بهرهبرداری و خودمحوری شکل میگیرد. از این جهت، مقاله فروید به عنوان پایهای علمی و عملی برای شناخت و درمان چنین اختلالاتی شناخته میشود.
پیش درآمدی بر خودشیفتگی، با نگاهی عمیق و کاوشگرانه به یکی از پیچیدهترین جنبههای روان انسان، زمینهساز تحلیلهای روانی پیشرفتهتر و توسعه دانش روانشناسی در خصوص شخصیت و رفتار انسان شد. این اثر برجسته فروید همچنان پس از گذشت بیش از یک قرن از انتشار آن، منبعی ارزشمند برای روانکاوان، روانشناسان و حتی علاقهمندان به شناخت عمیقتر از ساختار روانی انسان محسوب میشود.
این مقاله، با زبانی علمی و دقیق، علاوه بر روشنساختن مفهوم خودشیفتگی و تأثیرات آن، به ما نشان میدهد که خودشیفتگی به عنوان یک پدیده روانی، نقشی اساسی در توسعه روانی و شکلگیری شخصیت انسان دارد.
ترس و هراس در دوران کودکی هیچگاه از روان و ضمیر آدمی زدوده نمیگردد. کودکی که به جای مهربانی و نوازش با تنبیهات گوناگون خو گیرد، در دورانِ بلوغ و بزرگسالی، ترسو، وسواسی، ضد اجتماعی، بدبین، جانی و دچار عقدهی حقارت میشود.
عالی0%
خیلی خوب0%
خوب0%
نسبتا خوب0%
دوست ندارم0%
عقل چیست؟
پویا آزاداندیش
چرا به دیگران بگویم من خداناباورم؟
پویا آزاداندیش
معرفی کتاب آتئیسم برای نوآموزان
پویا آزاداندیش
براساس علم، خدا وجود ندارد
پویا آزاداندیش
آزاداندیشی چیست؟
Dexter Morgen
اسلام چگونه پدید آمد؟
عبدالرئوف محمد؛ از وزارت طالبان تا تهدیدی برای امنیت غرب
پویا آزاداندیش
نانسی دوپری مادربزرگ افغانستان
پویا آزاداندیش
چرا بعضی افراد در معرض مرگ شاد هستند؟
How I was raised in an Islamic community
خداناباوری جرات یا اشتباه؟
سفری هیجان انگیز از ایمان تا ناباوری
پویا آزاداندیش
تلاوت یا مطالعه قرآن؟
Dexter Morgen
Does Islam Preach Jihad?
Dexter Morgen
چرا انسانها دم ندارند؟
پویا آزاداندیش
ابزارهای سنگی باستانی کشفشده در برزیل، کار دست انسانها نیستند
پویا آزاداندیش
چرا نخستیسانان مغزهای بزرگی دگرگشت دادند؟
پویا آزاداندیش
دگرگشت چیست؟
پویا آزاداندیش
کروموزوم چیست؟
پویا آزاداندیش
DNA چیست؟
پویا آزاداندیش
کدام سیاره به زمین نزدیکتر است؟
پویا آزاداندیش
ساعت ساز نابینا
پویا آزاداندیش